درباره وبلاگ

" الذین ان مکناهم فی الارض اقاموا الصلوه و اتوا الزکاه وأمروا بالمعروف و نهوا عن المنکر" (آیه۴۱ سوره مبارکه حج) وقتی قرآن‌کریم، ‌اولین نشانه حکومت صالحان را اقامه نماز می‌داند، جای هیچ ابهامی نیست که برنامه‌ریزی برای اقامه آن،‌ وظیفه حکومت و همگان ‌است‌که ‌نیاز به بسیج امکانات و توانمندی‌های لازم برای رسیدن به اهداف نماز دارد.اقامه­ ی نماز فقط این نیست که صالحان ، خود نماز بگزارند. این چیزی نیست که بر تشکیل حکومت الهی متوقف باشد؛ بلکه باید این ستون دین در جامعه به پا داشته شود و همه کس با رازها و اشاره‌های آن، آشنا و از برکات آن برخوردار گردند. درخشش معنویت و صفای ذکر الهی، همه ­ی آفاق جامعه را روشن و مصفا کند؛ و تن‌ها و جان‌ها با هم به نماز بشتابند و در پناه آن طمأنینه و استحکام یابند.
مطالب پیشین
آرشیو مطالب
وصیت نامه شهدا

لوگوی دوستان
امکانات دیگر


<-PollName->

<-PollItems->

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 8
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 8
بازدید ماه : 211
بازدید کل : 40792
تعداد مطالب : 63
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1

Alternative content


اوقات شرعی
وصیت شهدا

ساعت فلش مذهبی
داستان تاریخی (موذن بد صدا)     

 

 

موذن بد صدایی در زمان عثمان در مدینه منوره نزدیک محله یهودیان اذان می گفت .دریکی از روز ها شخصی یهودی برای او هدیه ای نفیس آورد!موذن بد صدا پرسید :چرابرای من این هدیه را آوردی ؟ یهودی گفت :برای اینکه اذان می گویی ؟زیرا از آن وقت که تو اذان می گویی ،هیچ یک از یهودیان این شهر رغبتی به اسلام نشان نمی دهند ،اگر به کارت ادامه دهی ،امید است مسلمانان هم از اسلام خود برگردند!!!!!!



خاطرای از جوان آمریکای پس از دیدن نماز جماعت     

کلاتیون یک جوان آمریکایی است که یکی از خاطرات خود را چنین نقل میکند :«یک روز ظهر همراه بادوستان در جاده ای خاکی در میان انبوه درختان در حال حرکت بودیم ،هوا گرم بود ناگهان احساس کردم که یک آواز یکنواخت وبسیار زیبا فضای اطراف را پر کرده است .شخصی را دیدم مشغول ادای نواهایی جذب کننده بودوآن را بسوی آسمان می فرستاد .برای مدتی بدون اراده ایستادیم ونوای روح آسای اوکه گوش های مارا نوازش می دادشنیدیم :الله اکبر-الله اکبر –اشهدان الا اله الله ...کم کم جمعیت در اطراف او جمع شدند . مردم باسنین مختلف ولباس های گوناگون وشغل های مختلف باحالتی آرام واحترامی تمام گرد هم جمع شدند،کفش های خود را درآورندوپشت سرهم نشستند وبدون توجه به اطراف خود با آرامش تمام به عبادت برخاستند .هیچ گونه امتیازی بین افراد این جمعیت دیده نمی شد،سفیدپوست،سیاه پوست ،فقیر،تاجر،کارمند،کارگرهمگی پهلوی هم نشسته بودند و هیچ توجهی به اختلاف نژاد و اختلاف ثروت وتفاوت شغلی نداشتند .این منظره برای من بسیار جالب وجذاب بود وخاطره ای بیاد ماندنی شد.از آن روز تابه حال سه سال می گذرد وخوشبختم که دو سال از آن سه سال را به آیین اسلام گرویده ا م ونام خود را {محمد کلایتون }گذاشته ام . وامروز در میان همان جمعیت با آن صدای زیبا واخلاص وصداقت در برابر خداوند متعال مشغول عبادت می شوم.





صفحه قبل 1 2 صفحه بعد